ای مرتضی نیابت سلطان شرق را


منسوخ کرده صدق تو آیات زرق را

هستی امیر داد بشرق و بغرب و هست


از داد تو نظام چه غرب و چه شرق را

با فکرت تو هیچ ضیا نیست شمس را


با ضربت تو هیچ مضا نیست برق را

گردون ز بهر کسب معالی و مفخرت


آورده زیر پای جلال تو فرق را

همچون جوار تو گه توفان حادثات


هرگز سفینه ای نبود دفع غرق را